مشاور کیست؟(2)
در بخش قبلی این نوشته: مشاور کیست؟ (1)، با الهام از سطوح یادگیری بلوم، حداقلهای لازم برای یک مشاور، مرور و اشاره شد که از نظر نگارنده، سطح ششم یادگیریِ بلوم یا همان سطحِ خلق یا ترکیب ، برای حوزه مشاوره لازم است.
جدول مطالب
در این بخش به چند ویژگی دیگر یک مشاور اشاره خواهد شد.
- ظاهر و رفتار مناسب
- هوش اجتماعی
- صداقت و صراحت
- تمرکز
ظاهر و رفتار مناسب

ظاهر و رفتار مناسب:
این اولین چیزیست که دیده میشود و در مورد آن قضاوت میشود.
نرم افزاریها میگویند رابط کاربری(UI: User Interface) و تجربه کاربری( UX: User Experience).
به بیان دیگر آنطور که شما را میبینند و با شما ارتباط برقرار میکنند.
طبیعی است که انتظار داشتهباشیم؛
یک مشاور ورزشی و تناسب اندام، خودش هیکل مناسبی داشته باشد و یک مشاوره مدیریت، منظم و مرتب ظاهر شود و رفتار کند.
ممکن است ظاهر شرط لازم و کافی نباشد و عملکرد مشاور به مرور زمان ضعفهای این بخش را بپوشاند اما چه دلیلی وجود دارد که بخشی از پهنای باند ذهن مخاطب را درگیر این موضوع کنیم؟
در اینباره یک نسخه کلی وجود ندارد و این موضوع به حوزه کاری مشاور و فرهنگ سازمانی و کاری مشاوره گیرنده ارتباط دارد.
خاطرم هست به واسطه معرفی یک دوست، برای جلسه آشنایی خدمت یک بزرگوار رسیدم که در دفتر کارشان ایشان را حاج آقا صدا می زدند.
بعد از جلسه به دوست من پیام داده بود که فلانی خیلی رسمی و اتو کشیده برخورد کردند.
ظاهرا انتظار برخورد صمیمانهتری داشتند و با UX من ارتباط برقرار نکردند و تمایل ایشان برای سرعت پسرخاله شدن بیشتر از سرعت برنامهریزی شده من بود!
هوش اجتماعی

هوش اجتماعی (EQ: Emotional Quotient):
هوش اجتماعی یکی از چندین نوع هوش ما انسانهاست.
این هوش، در حقیقت میزان تبحر لازم برای ایجاد، حفظ و گسترش ارتباطات را به ما میدهد و خود شامل مهارتهای مختلفی است.
درباره هوش اجتماعی منابع و مطالب بسیاری وجود دارد و با یک جستجوی ساده در اینترنت، اطلاعات خوبی بهدست میآید به همین دلیل از توضیح آن در این نوشته پرهیز میشود.
اما به باور من این یک ویژگی کلیدی برای مشاور است. چرا؟
فاز شناخت و کشف مسئله، یکی از مهمترین بخشهای فرآیند حل مسئله است.
زیرا بسیاری از راهحلها در واقع در دل صورت مسئله پنهان هستند.
در همین ارتباط یک شوخی هم رایج است که مشاور از شما میپرسد و همان را مرتب کرده و به شما تحویل میدهد. البته که گاهی این موضوع درست است!.
این مهم اتفاق نمیافتد مگر اینکه مشاور بتواند ارتباط مناسبی را با افراد مرتبط با حوزه مسئله برقرار نماید و این نیازمند سطح خوبی از هوش اجتماعی است.
صداقت و صراحت

صداقت و صراحت:
صداقت و صراحت شما را آسیبپذیر میکند، به هرحال صادق و رو راست باشید.(کنت ام. کیت)
این نکته عجیبی است که در تجربه کاریام کلی مثال های ضد و نقیض برای آن دارم.
مگر ممکن است شما با کسی صحبت کنید و این دو ویژگی را رد کند؟
اما در عمل این چنین نیست!.
در کمال تعجب بسیاری از افراد تمایلی به شنیدن حرف راست و تحمل صراحت را ندارند!.
اما به باور من ستون اصلی اعتبار یک مشاور، صداقت و صراحت اوست.
به نظر میرسد در برخی از پروژهها، مدیران عالی بیشتر دنبال یک همفکر و حامی هستند تا مشاور.
کسی که در پیاده سازی طرحهایی که آن مدیرعالی مدنظر دارد، ایشان را همراهی، حمایت و تایید کند.
شاید اینجا بیشتر از سمت کاراکتر مشاور به سمت کاراکتر کوچ(Coach) چرخش اتفاق می افتد.
در هر صورت مشاور می بایست نظرات خود را صادقانه و شفاف بصورت مکتوب به کارفرما ارائه نماید، حتی اگر مجبور باشد که در عمل خلاف نظر خود و مطابق خواست کارفرما اقدام دیگری را پیگیری نماید.
عکس موضوع بالا نیز صادق است.
بسیاری از کارفرماها، مشاوران چاپلوس و تاییدکننده مطلق را نمی پسندند.
تمرکز

تمرکز مشاور از دو منظر دارای اهمیت است:
1- تمرکز بر روی یک حوزه تخصصی:
در اینجا برای انتقال مفهوم از پزشکی کمک میگیریم.
در یکی از مراتب پزشکی، ما پزشک عمومی، پزشک متخصص و فوق تخصص داریم.
پزشک عمومی کسی است که محدوده عارضه یا بیماری را شناسایی و بیمار را به سمت پزشک متخصص مربوطه هدایت می کند.
پزشک متخصص اگر با موضوع خاصی روبرو شود که در تشخیص یا درمان مطمئن نباشد یا ریسک بالا باشد، بیمار را به پزشک فوق تخصص ارجاع می دهد.
انتظار از مشاوران هم همین گونه است که این مدارج و مراتب را لحاظ و رعایت کنند.
2- تمرکز بر روی پروژه:
به دلیل عدم نیاز به حضور مداوم مشاور در یک پروژه، این امکان برای مشاور فراهم است که همزمان در چند پروژه حضور داشته باشد.
این امکان باید با ملاحظاتی استفاده شود و اصلیترین نکته اینکه تعدد پروژههای همزمان باعث از بین رفتن تمرکز مشاور بر روی حوزه مشاوره نشود.